چه هستی ای نخاع بریده ، ای شاعر خم ../ زچه چه این چنین نشستی به پای غم
ز هجران سفر این چنین زار و پریش گشته ای ؟../ یا بپای غم دلبر بار سفر بسته ای؟!
ما که رهاییم و حالمان خوب است ../ لیک تو بگو این قاقیه ها خوب است؟!
دست بکش از قافیه ها و رها کن دل را
بال و پرگیر که خمیده نمانی ز آزادی ها